ناباورهایِ باورپذیرِ روانشناسی
چنانچه وقت ندارید می توانید صدای این مقاله را گوش دهید
باورهای نادرست منشاهای زیادی دارند. بعضیهایشان از خرافات میآیند و بعضی هم کمی مبنای علمی دارند! اما باور کردن آنها ممکن است مخاطره انگیز باشد و با توجه به این موضوع، مقاله اینبار التیام در خصوص باورهای غلط روانشناسی است. در مقاله امروز التیام به بررسی ۱۰ باور رایج ولی نادرست میپردازیم!
به احتمال زیاد شما هم در حین گشت و گذار در فضای مجازی از این قبیل حرفها شنیدهاید یا خواندهاید که میگویند انسانها فقط از ۱۰ درصد مغز خود استفاده میکنند اما تا چه حد این گزیده متنهایی که ممکن است با آنها رو به رو شویم صحیح هستند؟
ده باور رایج اما نادرست!
-
شخصیت فرزندان، از ترتیب تولد آنها اثر میپزیرد.
ته تغاریهای لوس! یکی یدونه، خل و دیوونه!
احتمالا شما هم این جملات را شنیدهاید. اما باید بدانید طبق پژوهشهای انجام شده هیچ ارتباط خاصی بین شخصیت و ترتیب تولد وجود ندارد.
پژوهشهای گوناگونی در این رابطه انجام شده است اما بر خلاف آنچه عوام باور دارند هیچ ارتباط موجهی بین این دو مورد پیدا نشده است. اهمیت این موضوع شاید به این دلیل است که وجود این باور در بعضی خانوادهها ممکن است موجب رفتار اشتباه یا حتی تلقین شخصیتی در کودکان شود.
-
چپ مغز یا راست مغز؟
خب! این یکی کمی پایه علمی دارد ولی به اشتباه میان ما جا افتاده است.
باید بدانیم که تقریبا تمام اعمال ما بر روی هر دو نمیکره کنترل میشوند. در نتیجه نمیتوانیم بگوییم چه کسی کدام نیمکرهاش کار میکند و کدام کار نمیکند.
البته مناطق متفاوتی روی نیمکرههای مغز قرار دارند که با اعمال متفاوتی که ما انجام میدهیم مرتبطاند. این مناطق روی یک نیمکره بهتر تکامل یافتهاند نه این که روی یک نیمکره فعال و بر روی دیگری غیر فعال باشند.
مثلا کارهای هنری روی نمیکره راست پردازش بیشتر دارند و تکلم و ریاضیات روی نیمکره چپ.
-
اینطوری نمیفهمم!
اخیرا یکی از موارد بسیار رایج در امر آموزش، فراگیر شدن شیوههای آموزشی متفاوت است.
گزارشهای بسیاری در مورد بازدهی روشهای یادگیری متفاوت وجود دارد. آموزش دیداری یا مثلا صوتی از این موارد هستند.
البته خطر این موضوع را دکتر پشلر از دانشگاه سن دیگو این طور گزارش میکند: (بعضی افراد در اثر مطالعه این موارد این طور به خود تلقین میکنند که تنها از یک روش آموزشی میآموزند اما این تلقین اشتباه است. درست است که گاهی نوعی از روشهای آموزشی بهتر برای افراد کار میکنند اما اصلا این طور نیست که افراد فقط از یک روش مشخص بتواندد یادگیری داشته باشند.)
-
تمرین زیاد کافی است.
یکی از باورهای اشتباه راجب به کار کردن، میزان تمرین است. میزان تمرین زیاد به تنهایی کافی نیست و علاوه بر تمرین شما باید به مواردی همچون انتخاب تمرین مناسب، زمان تمرین و استعدادتان نیز توجه کافی را داشته باشید تا بتوانید به موفقیت برسید.
-
مغز زنان و مردان خیلی متفاوت است.
از دیدگاه روانشناسی، مغز زنان و مردان در بعضی موارد متفاوت است اما نه آنقدر که آنها را جدا از هم بدانیم!
برای مثال مغز زنان در به جا آوری محل اشیا قویتر عمل میکند. درحالی که مغز مردان در تجسم فضایی اشیا بهتر است.
این تفاوتها احتمالا به علت نیازهای متفاوت زنان و مردان در طول بقاست که به آنها کمک کرده سازگار و موفق شوند.
در هر حال؛ هیچ کدام از این تفاوتها دلیل بر برتری نیست و همین تفاوت است که موجب پیشرفت است.
-
ژن افسردگی!
مطالعات نشان داده اند که بعضی فاکتورهای ژنتیکی ممکن است روی افسردگی تاثیر داشته باشند اما هرگز ژن خاصی که اختصاصا موجب افسردگی شود وحود ندارد. حتی مطالعاتی که روی افراد دارای افسردگی شدید انجام شده تاثیرات ژن خاصی را گزارش نکردند.
-
مراحل سوگ
برخلاف باور موجود در مورد وجود مراحل در سوگواری، هیچ گونه مرحله مشخصی برای همه وجود ندارد. سوگواری میتواند در غم از دست دادن چیزی یا کسی باشد یا اینکه حتی در غم از دست دادن خود پیش بیاید. مانند زمانی که فرد با مرگ تدریجی خود به دلیل بیماری رو به رو میشود. نکتهای که وجود دارد این است که باید تفاوت واکنش افراد به سوگواری را در نظر گرفته و نیازهای آنها را برطرف کنیم.
-
شکل گیری روابط
بسیاری از افراد از گذشته تا کنون اعتقاد داشته اند که نحوه رفتار والدین با کودکان به خصوص در سالهای ابتدایی نحوه ارتباط آنها را با دیگران در آینده مشخص میکند. مثلا اگر والدین نسبت به فرزند بی اعتماد باشند، بر طبق این نظریه کودک در بزرگسالی خود هیچگاه اعتماد در رابطه با دیگران را تجربه نمیکند.
امروزه این دیدگاه تا حدودی دستخوش تغییر شده است. عامل مهمتری که بر روی کیفیت روابط اثر میگذارد آموزشها و تجربیات فرد در طول زندگی است که به مراتب مهمتر از روابط خانوادگی میباشد.
- IQ بالاتر، هوش بیشتر
پس از معرفی معیار IQبسیاری از افراد آن را به سادگی به هوش فرد نسبت دادهاند. اما مسئلهای که وجود دارد این است که هوش جنبههای متفاوتی دارد.
هوش در مسائل ریاضیات نوعی هوش جداست و با هوش موسیقیایی فرق دارد. حال اینکه هوش ریاضی عمدتا موجب میشود فرد باهوش تلقی شود! بنابراین هوش افراد جنبههای مختلفی دارد و اینکه بگوییم کسی از کسی باهوشتر است شاید جمله درستی نباشد.
- افراد با ویژگی متضاد جذب یکدیگر میشوند.
طبق تحقیقات در میان افرادی که تحصیلات تکمیلی نداشتند، حدود یک سوم این موضوع را قبول داشتند و این نشان از قوی بودن این باور در میان جامعه است اما تا کنون هیچ مورد موافقی در این باره ثابت نشده و حتی بعضی پژوهشها وجود ارتباط بین اختلاف و جذب را رد کرده و اشاره به این موضوع داشتهاند که این اختلافها حتی منجر به مشکلات ارتباطی بین افراد میشود.
فضای مجازی امروزه حجم زیادی از اطلاعات را به سوی ما روانه میکند و وجود باورهای غلط در بین مردم همراه با گسترش شبکههای مجازی نیز بیشتر شده است. امیدواریم التیام امروز به رفع سوالات شما کمک کرده باشد. یاد بگیریم که آسان نپذیریم!