توضیحات
تحمل تنهایی به خودی خود سخت است اما امان از روزی که مجبور شوی روزهای ناخوشت را به تنهایی شب کنی. مادری که تنهاست؛ همسرش سالها پیش او و فرزندانش را رها کرد. فرزندانش را با چنگ و دندان بزرگ کرد و حالا آنها دور از مادر زندگی میکنند.
سالهای سال با قالی بافی از پس مخارج زندگی برمیآمد؛ اما دیابت و ضعف چشمان، راه درآمدش را سد کرند و او را محتاج. خیرین هزینه اجاره خانه و داروهایش را بر عهده گرفتند، اما مشکلات هیچگاه دست روی دست نمیگذارند، دیابت آنقدر پیشرفت کرد که توان کلیههایش را گرفت و این روزها برای دیالیز در بیمارستان بستری و برای پرداخت هزینه ترخیص نیازمند کمک است.
امید است مهرِ شما عزیزان پشتوانهِ محکمی برای این عزیز تنها باشد.
دیدگاه ها
هیچ دیدگاهی برای این حمایت نوشته نشده است.